ولاشجرد//اصطلاحات ولاشجرد(ش)
شپل:نوزاد چند ماهه
شلم شوربا:در هم و بر هم.بی نظم
شاشش کف کرده:به بلوغ رسیده است
شر ا رویش ماره:از رویش شر میبارد.آدم شروریست
شاخ و شونه کشین:شاخ و شانه کشیدن.اظهار وجود کردن.داد و بیداد کردن
شریک ا خو بی خدا ورا خوش یکی درس مکرد:شریک اگر خوب بود خدا برای خودش
یکی درست می کرد
شلاشل:لنگان لنگان.با پای شل راه رفتن.
شلم شوربا:در هم و بر هم.بی نظم.
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 17:43 توسط جواد
|