صطلاحات ولاشجرد(ر-د)
صطلاحات ولاشجرد(ر-د)
دس اشکسه وبال گردنه:دست شکسته وبال گردن است
دلی خرابه شری که خراب نی:یک نفر ناراحت و داغدار است همه که این گونه نیستند
دنونای اسب پیش کشیه نمشمارن:از هدیه دیگران ایراد نمی گیرند.زیرا مفت است
دوش دوشکی:فرق گذاشتن بین دو نفر.یکی را از دیگری بیشتر دوست داشتن
را بل نواش:راهنماییش کن
راسا راس:یکسره.مستقیم
رشخن کردن:ریشخند کردن.رخچن و رشخن نیز گویند
رقو:ریقو.کنایه از ادمهای لاغر و ضعیف
راغ:خشک.مخالف نرم.انعطاف نداشتن
را و رادار نمیه: راه به راهدار نمی دهد.اجازه حرکت نمی دهد.نمیگذارد کسی حرفش را بزند
رودار:پر رو
ریاسه گردن:ماهیچه گردن.راسه گردن
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 17:36 توسط جواد
|