صطلاحات ولاشجرد(ر-د)


دس اشکسه وبال گردنه:دست شکسته وبال گردن است

دلی خرابه شری که خراب نی:یک نفر ناراحت  و داغدار است همه که این گونه نیستند

دنونای اسب پیش کشیه نمشمارن:از هدیه دیگران ایراد نمی گیرند.زیرا مفت است

دوش دوشکی:فرق گذاشتن بین دو نفر.یکی را از دیگری بیشتر دوست داشتن

را بل نواش:راهنماییش کن

راسا راس:یکسره.مستقیم

رشخن کردن:ریشخند کردن.رخچن و رشخن نیز گویند

رقو:ریقو.کنایه از ادمهای لاغر و ضعیف

راغ:خشک.مخالف نرم.انعطاف نداشتن

را و رادار نمیه: راه به راهدار نمی دهد.اجازه حرکت نمی دهد.نمیگذارد کسی حرفش را بزند

رودار:پر رو

ریاسه گردن:ماهیچه گردن.راسه گردن